...............................................
انگلیسی ها و کمک به مجاهدین طالبان
...............................................
یکی از افسران پلیس ملی افغانستان از عملیات نیروهای انگلیسی برای رساندن کمربندهای انفجاری به نیروهای طالبان در کابل پرده برداشت.
پایگاه اینترنتی پان آرمنین با انتشار اظهارات یکی از افسران پلیس ملی افغانستان، از عملیات سری انگلیس برای رساندن کمربندهای انفجاری به نیروهای طالبان پرده برداشت.
نویسنده این مقاله مینویسد: در 11 مارس 2012 یک افسر آمریکایی از واحد نظامی خود در پنجوی در استان قندهار افغانستان خارج شده و به سمت 16 شهروند افغان تیرندازی کرد. در این حادثه 8 کودک و 4 زن بودند و 4 مرد کشته شدند. کوچکترین قربانی این حادثه یک کودک 2 ساله بود.
در مقابل مقامات آمریکایی تمام اتهامات را متوجه رابرت بیلز 38 ساله که این کشتار را انجام داده بود، کرده و عنوان کردند که او دچار اختلالات روانی بوده است.
اما کشتار شهروندان و توهین کردن به پیکر کشتهشدگان افغان و احساسات مذهبی مردم، تنها به افزایش محبوبیت طالبانی میانجامد که در چند سال گذشته با کاهش استقبال عمومی در افغانستان روبرو شدهاند.
اما به نظر میرسد انگلیسیها نقشه ی بدتر هم داشته باشند. اخیرا یکی از افسران پلیس ملی افغانستان عنوان کرده که یکی از ماموران سرویس اطلاعاتی انگلیس، 15 کمربند انفجاری به کابل منتقل کرده است.
• روایت نیروی پلیس افغانستان از کش مکش بر سر بسته مشکوک
این افسر پلیس افغانستان گفته است: روز 20 آوریل، من در ترمینال مسافری فرودگاه کابل بر سر پست حضور داشتم؛ من یک مامور اطلاعاتی انگلیس را دیدم که به همراه سه نظامی انگلیسی تلاش کردند تا بسته بزرگی را که ایساف برای آنها به کابل ارسال کرده بود، بدون انجام بازرسی از آنجا دور کنند. من چهره او را شناختم، چراکه وی اخیرا نیز در فرودگاه کابل حضور یافته بود. من از نظامیان انگلیسی خواستم تا اسناد مربوط به محموله را نشان دهند، اما آنها از این کار سرباز زدند. زمانی که من بر خواسته خود اصرار کردم، آنها عنوان کردند که من هیچ حقی برای خواستن چیزی از آنها ندارم، چراکه آنها از مصونیت دیپلماتیک بهرهمند هستند. زمانی که من به آنها گفتم فرمانده من به من اجازه خروج محمولهای بدون بازرسی را از اینجا نداده، بین ما جر و بحثی درگرفت. من به معاونین خود دستور دادم تا زمانی که من با مافوق خود تماس نگرفتهام، اجازه خروج خودروی انگلیسیها را ندهند. در این لحظه، یکی از نظامیان انگلیسی اسلحه خود را روی قفسه سینه یکی از ماموران پلیس قرار داد تا مسیر خروج برای آنها باز شود. در این زمان بود که یکی از ماموران پلیس این بسته را ربوده و به سمت خود کشید. بسته روی زمین افتاد و باز شد. من بسیار متعجب شدم چراکه این بسته حاوی 15 و یا حتی 20 کمربند مورد استفاده برای حملات انتحاری بود.
مامور اطلاعاتی انگلیس به سرعت سعی کرد تا بسته را دور کند و همزمان با یک نفر تماس تلفنی گرفت؛ پس از آن او با اسلحهاش شروع به تهدید ما کرد. در کمتر از 2 دقیقه، 3 خودروی زرهی با پلاکهای ایساف به ورودیهای ترمینال نزدیک شدند؛ کسانی هم که درون خودروها بودند ما را با اسلحه تهدید کردند. ما در این زمان که خودروی انگلیسی آنجا را ترک میکرد، کاری نمیتوانستیم بکنیم جز دور شدن.
عصر آن روز فرمانده من با من تماس گرفته و عنوان کرد که من فردای آن روز باید برای ارائه توضیحات در این مورد، نزد بازپرس حضور یابم. من دریافتم که این به معنی کشته شدن من است، به همین جهت به محل کار نرفتم و به جای آن، با خانواده خود خودرویی اجاری کردیم و آنجا را از تورهام به مقصد پاکستان ترک کردیم.
این مامور پلیس افغانستان همچنین میگوید که انگلیس خود تجهیزات لازم برای ساخت کمربندهای انتحاری را در اختیار طالبان قرار میدهد و تلاش میکند تا آن را در پوشش جنگ با تروریسم مخفی کند. هنوز این سوال وجود دارد که انگلیس واقعا چند کمربند انفجاری به کابل و دیگر مناطق افغانستان ارسال کرده است.
در حالی که نیروهای ناتو و آمریکا باید تا پایان سال 2013 افغانستان را به طور کامل ترک کنند، اخبار بسیاری از تلاشهای کشورهای غربی برای ناامن کردن افغانستان و ایجاد زمینه برای ادامه حضور خود در این کشور، منتشر شده است.
انتهای پیام/ق.ص
انگلیسی ها که خود این جرئت را ندارند که کمربندهای انفجاری بر تن کنند و با عملیات انتحاری آن را در میان مردم منفجر کنند. این کار معمولا بدست وهابی ها و طالبان انجام می شود . پس باید برای انگلیس دعا کرد که مجاهدین را در جهاد علیه مسلمانان یاری می کنند
چرا وهابی ها کافرند؟
اگر قرار بر تکفیر باشد ، بهانه برای تکفیر زیاد است. هر فرقه ای می تواند برای تکفیر دیگری حربه ای پیدا کند. وهابی ها برای تکفیر مسلمانان ، آیاتی را که در باره مشرکان نازل شده بر مسلمانان تطبیق می کنند و آنگاه آن ها را مشرک می خوانند و تکفیر شان می کنند. مثل آیه فاطر آیه 14
إِنْ تَدْعُوهُمْ لا یَسْمَعُوا دُعاءَکُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَکُمْ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ وَ لا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبیرٍ.
اگر آنها را بخوانید، دعاى شما را نمىشنوند، و اگر [فرضاً] بشنوند اجابتتان نمىکنند، و روز قیامت شرکِ شما را انکار مىکنند؛ و [هیچ کس] چون [خداى] آگاه، تو را خبردار نمىکند.
آیه فوق خطاب به مشرکان نازل شده که شما اگر از بت ها درخواست کمک کنید ، نمی شنوند و اگر بشنوند اجابت نمی کنند. اما وهابی ها این آیه را بر مسلمانان و پیامبر و اولیاء الله تطبیق می کنند و خطاب به مسلمانان می گویند که شما اگر از حضرت پیامبر(ص) درخواست کنید که شما را پیش خدا شفاعت کند و حاجت شما را از خدا بخواهد ، پیامبر نمی شنود و اگر بشنود اجابت نمی کند؟ آیا پیامبر و بت های سنگی و چوبی و آهنی یکی اند؟! آیا این بزرگترین توهین به پیامبر اعظم (س) نیست که آن حضرت را با بت ها مساوی بدانیم؟
همچنین است آیه 5 سوره احقاف
وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا یَسْتَجیبُ لَهُ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ
و کیست گمراه تر از آن کس که به جاى خدا کسى را مىخواند که تا روز قیامت او را پاسخ نمىدهد، و آنها از دعایشان بىخبرند.
این آیه نیز خطاب به مشرکان نازل شده که از بت ها طلب کمک می کردند. معلوم است که بت ها تا روز قیامت نمی توانستند دعای مشرکان را اجابت کنند و بت ها نمی توانستند دعای مشرکان را بشنوند ، بفهمند و اجابت کنند چون سنگ و چوب که شعور ندارند. آیا حضرت پیامبر که رسول خدا بوده و هست و اولیای الهی مانند بت هایند؟
اگر اینطور است ، پس چرا صحابه (رض) از حضرت پیامبر(ص) طلب کمک می کردند؟
ممکن است ، وهابی ها بگویند : این کار در زمان حیات پیامبر بوده و بعد از مرگ پیامبر ، او هم مانند بت ها نه می شنود ونه اجابت می کند.
ولی اشتباه وهابی ها در همین جا است. آن ها پیامبر را مانند باقی مردمان می پندارند در صورتی که حضرت پیامبر(ص) هرچند جسم مبارکش از میان ما رفته ؛ اما همچنان روح مبارکش شاهد ما است ، سخنان ما را می شنود و اعمال ما را می بیند. زیرا قرآن کریم در سوره احزاب آیه 45 و سوره فتح آیه 8 می فرماید :
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً (45)ِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً (8)
از این دو آیه ، آیه 143 سوره بقره صریح تر است که می فرماید :
وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمَََ
و بدین گونه شما را امتى میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید؛ و پیامبر بر شما گواه باشد.
خداوند در این آیه شریفه ، امت اسلامی را امت وسط قرار داده و آنان را شاهد بر سایر مردمان و پیامبر(ص) را شاهد بر امت قرار داده است.
اکنون سئوال این است : آیا شاهد می تواند غائب باشد؟ اگر پیامبر(ص) بعد مرگش نتواند بشنود و ببیند ، چگونه می تواند شاهد باشد؟ شاهد کسی است که می تواند ببیند و بشنود.
از اینجا دانسته می شود که وهابی ها کافرند چون خدای تعالی (ج) پیامبر را شاهد قرار داده که می تواند بشنود و ببیند ؛ اما وهابی ها می گویند نمی تواند ببیند و بشنود. درواقع وهابی ها خدا را تکذیب می کنند ، هرکس خدا و رسولش را تکذیب کند کافر است.